صفحه شخصی صاحبه جلالی   
 
نام و نام خانوادگی: صاحبه جلالی
استان: البرز - شهرستان: کرج
رشته: کارشناسی ارشد عمران
تاریخ عضویت:  1389/07/12
 روزنوشت ها    
 

 به یاد پدرم بخش عمومی

33

به یاد پدرم

سه سالی از آن ظهر گرم 4 مرداد می گذرد.سکوت خانه با صدای مکرر تلفن پر شده بود.

بغض ، لباس مشکی ، اشک ، فقط یک کلمه ؛ بابا ...

آخرین نگاهت را خوب به یاد دارم ، چه بازیگوش بودم و تو چه آرام رفتی ، نمی دانستم

آن روز مرا از بوسیدنت محروم کردند ، گفتند اشک های من تن تو را ناپاک می کند ، دستم را کشیدند و بیرون بردند . نمی دانم چطور می توانستند اینقدر سنگدل باشند آخر این آخرین فرصت بود و من در آرزوی بوسه ای بر گونه ات مانده ام و یادت هست چطور خفته در آرامش به من لبخند می زدی؟

وقت سفر، آب را بدرقه راهت کرده بودم که جاده تو را برایم برگرداند ولی نیامدی و حالا سه سالی هست که دیگر به این آب ریختن ها اعتقادی ندارم.

پدر رفت و برای دوباره دیدن خنده ها و آغوش گرمش چشمهایمان به در دوخته شده ، کاش می شد...

ولی عطر یادش همین جا ، کنار ما دایما پرسه می زند

سه شنبه 4 مرداد 1390 ساعت 13:04  
 نظرات    
 
سایه ذاکری 19:53 سه شنبه 4 مرداد 1390
15
 سایه ذاکری
آرامش ابدی همراه عزیزانمان
محمدرضا جمشیدیان 20:21 سه شنبه 4 مرداد 1390
23
 محمدرضا جمشیدیان
از طرف همه اعضاء سایت
یاد پدر گرانقدر صاحبه خانم جلالی را گرامی می داریم و به ایشان تسلی خاطر می دهیم.
صاحبه خانم. ما پدر شما را ندیده ایم و نمی شناسیم اما پدری که دختری هنرمند مانند شما را تربیت کرده است مسلماً در ملکوت خداوند در آرامش ابدی بسر می برد.
مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُم مَّن یَنتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِیلًا
از میان مؤمنان مردانى‏اند که به آنچه با خدا عهد بستند صادقانه وفا کردند برخى از آنان به شهادت رسیدند و برخى از آنها در [همین] انتظارند و [هرگز عقیده خود را] تبدیل نکردند.
(قران کریم - سوره احزاب)
برای شما و خانواده محترم آینده ای روشن و موفق از درگاه خداوند متعال خواهانیم.
عسگر عبداللهی 21:52 سه شنبه 4 مرداد 1390
12
 عسگر عبداللهی
........ شنیده ام روزی یکی از مرگ عزیزش سخت گریه میکرده ، گزارش حالش رو به امام علی (ع) می رسونن .

امام بهش میگن چرا انقدر بی تابی میکنی؟ فکر کن عزیزت چند روزی رفته سفر
آن کس در جواب امام گفت : چطور میتونم تصور کنم سفر رفته در حالیکه هیچ وقت برنمیگرده.

امام فرمود : به یقین او بر نخواهد گشت ، اما تو که پیش او خواهی رفت.کاری کن تا لیاقت انتظاری را که او برایت می کشد را داشته باشی.

خانم مهندس جلالی عزیز به یقین پدر بزرگوارتان بزرگتر از زندگی بود و اینک روحش مملو آرامش است.
سیامک مطلبی 22:14 سه شنبه 4 مرداد 1390
15
 سیامک مطلبی
خانم مهندس جلالی
صمیمانه بهتون تسلیت میگم وامیدوارم غم آخرتون باشه
شهرام محمدی اقدم 00:13 چهارشنبه 5 مرداد 1390
14
 شهرام محمدی اقدم
از خداوند متعال برای ایشان علو درجات و برای شما صبر آرزومندم
علی رضا صارمی 01:40 چهارشنبه 5 مرداد 1390
12
 علی رضا صارمی
... حتی تصورش هم عذاب آوره ...و انسان را خفه میکنه امیدوارم هیچکس عزیزی را از دست ندهت .
برای در شما وهمیه اسیران خاک از خدا طلب آمرزش دارم.
Mostafa Atighi 07:27 چهارشنبه 5 مرداد 1390
13
 Mostafa Atighi
خانم مهندس جلالی
ما را در غم از دست دادن پدر گرامیتان شریک بدانید و صمیمانه تسلیت عرض می کنم
م افتخاری 08:02 چهارشنبه 5 مرداد 1390
14
 م افتخاری
خدای تعالی ایشان و تمام درگذشتگان را قرین رحمت و به شما و خانواده گرامیتان صبر عنایت بفرماید
حمیدرضا حسینی 12:30 چهارشنبه 5 مرداد 1390
16
 حمیدرضا حسینی
سرکار خانم مهندس جلالی ان شاءالله که خداوند قادر و متعال و رحیم پدر تان را مورد آمرزش قرار داده و به شما صبری و همتی عطا کند که این موجبات را فراهم کنید-بنده نیز هنوز سالی نگذشته که پدرم... زنده یاد دکتر عزیز حسینی ;
ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست
صاحبه جلالی 13:06 چهارشنبه 5 مرداد 1390
12
 صاحبه جلالی
از همه شما صمیمانه تشکر می کنم
رابین صدیق پور 14:31 چهارشنبه 5 مرداد 1390
17
 رابین صدیق پور
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
کجاست اون کوچه
چی شد اون خونه
آدماش کجان خدا میدونه
بوته یاس بابا جون هنوز
گوشه باغچه توی گلدونه
عطرش پیچیده تا هفتا خونه
خودش کجاهاست خدا میدونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
....
تسبیح و مهر بی بی جون هنوز
گوشه طاقچه توی ایونه
خودش کجاهاست خدا میدونه
خودش کجاهاست خدا میدونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
پرسید زیر لب یکی با حسرت
پرسید زیر لب یکی با حسرت
از ماها بعدها چه یادگاری میخواد بمونه
خدا میدونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
میرن آدما از اونا فقط
خاطره هاشون به جا میمونه
http://www.nazerhazrat.com/post/1796
ناصر لطفی 18:26 چهارشنبه 5 مرداد 1390
17
 ناصر لطفی
خانم مهندس جلالی
صمیمانه با شما ابراز همدردی می نمایم .
وبا تمام وجود احساس شما را در تک تک کلمات درک کردم .
بسیار زیبا دلتنگی خود را بیان نموده اید . با خواندن این متن اشک از چشمانم سرازیر شد .
من هم هنوز دو ماه نشده که در سوگ از دست دادن پدر نشسته ام .
خداوند همه رفتگان را قرین رحمت خود قرار داده و به بازماندگان صبر عنایت فرماید .
باشد که با اعمالمان روحشان شاد گردد و یادگاران شایسته ای برایشان باشیم .
سپاسگزارم .
حمید بناپورغفاری 19:22 چهارشنبه 5 مرداد 1390
17
 حمید  بناپورغفاری

تو نیستی که ببینی
چگونه عطر تو در عمق لحظه‌ها جاری است
چگونه عکس تو در برق شیشه‌ها پیداست
چگونه جای تو در جان زندگی سبز است
هنوز پنجره باز است
تو از بلندی ایوان به باغ می‌نگری
درخت‌ها و چمن‌ها و شمعدانی‌ها
به آن ترنم شیرین به آن تبسم مهر
به آن نگاه پر از آفتاب می‌نگرند
تمام گنجشکان
که درنبودن تو
مرا به باد ملامت گرفته‌اند
ترا به نام صدا می‌کنند
هنوز نقش ترا از فراز گنبد کاج
کنار باغچه
زیر درخت‌ها لب حوض
درون آینه‌ی پاک آب می‌نگرند
تو نیستی که ببینی چگونه پیچیده است
طنین شعر تو نگاه تو در ترانه‌ی من
تو نیستی که ببینی چگونه می‌گردد
نسیم روح تو در باغ بی‌جوانه‌ی من
چه نیمه شب‌ها کز پاره‌های ابر سپید
به روی لوح سپهر
ترا چنان‌که دلم خواسته است ساخته‌ام
چه نیمه شب‌ها وقتی که ابر بازیگر
هزار چهره به هر لحظه می‌کند تصویر
به چشم هم‌زدنی
میان آن همه صورت ترا شناخته‌ام
به خواب می‌ماند
تنها به خواب می‌ماند
چراغ، آینه، دیوار بی تو غمگینند
تو نیستی که ببینی
چگونه با دیوار
به مهربانی یک دوست از تو می‌گویم
تو نیستی که ببینی چگونه از دیوار
جواب می‌شنوم
تو نیستی که ببینی چگونه دور از تو
به روی هرچه دراین خانه ست
غبار سربی اندوه، بال گسترده است
تو نیستی که ببینی دل رمیده‌ی من
به‌جز تو یاد همه چیز را رها کرده است
غروب‌های غریب
در این رواق نیاز
پرنده‌ی ساکت و غمگین
ستاره‌ی بیمار است
دو چشم خسته‌ی من
در این امید عبث
دو شمع سوخته جان همیشه بیدار است
تو نیستی که ببینی

شعر از زنده یاد فریدون مشیری
جواد قایمی کرمانی 19:25 چهارشنبه 5 مرداد 1390
15
 جواد قایمی کرمانی
امیدوارم در زندگی پیش رو غم از دست دادن پدر این کوه صبر با ایام خوش شادی به فراموشی سپرده شود.
سعید رحیمی 19:51 چهارشنبه 5 مرداد 1390
14
 سعید رحیمی
باور کنید با خوندن این متن اشک در چشمانم حلقه زد.امید وارم روحشان شاد باشد.چه میشه کرد با این هجران دنیای بی وفا.نمیدونم چی بگم ولی خدا انشا الله طول عمر به شما بده.منم در غم خود شریک بدانید
بهروز شیربان 22:33 چهارشنبه 5 مرداد 1390
14
 بهروز شیربان
تاریک ترین ساعت شب درست ساعات قبل از طلوع خورشید است پس همیشه امید داشته باش . . .
بهزاد حسین زاده 23:57 چهارشنبه 5 مرداد 1390
15
 بهزاد  حسین زاده
تسلیت میگویم مارا درغم خودشریک بدانیداز خداوند برای شماوبازماندگان صبروشکیبایی مسئلت دارم
آیدین کرمی 00:02 پنجشنبه 6 مرداد 1390
15
 آیدین کرمی
با سلام و عرض تسلیت خدمت خانم مهندس جلالی
امیدوارم ما را هم در غم خودتان شریک بدانید. از خداوند منان برای شما و خانواده محترمتان طلب آمرزش دارم.
صاحبه جلالی 13:35 یکشنبه 9 مرداد 1390
13
 صاحبه جلالی
از همه شما عزیزان تشکر می کنم ، کامنت های شما باعث دلگرمیه ، جدا ممنون
محسن نیک 10:59 پنجشنبه 27 مرداد 1390
11
 محسن نیک
سلام . ببخشید من از غافله خیلی عقب موندم . منم ضمن تسلیت به شما و تبریک به پدر و مادر بزرگوارتان تمامی کامنت های بالا رو تقدیم میکنم . برقرار باشید.
محسن مطلع 11:45 پنجشنبه 27 مرداد 1390
11
 محسن مطلع
ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست
داغ تو به جان خسته داریم ای دوست
گفتی که به دل شکستکان نزدیکیم
ما نیز دلی شکسته داریم ای دوست
aaaa aaa 12:08 پنجشنبه 27 مرداد 1390
11
 aaaa aaa
مشیت الهی بـر ایـن تعلق گرفـته کـه بهار فرحناک زندگی را خـزانـی ماتمزده بـه انتظار بنشیند و این ، بارزترین تفسیر فلسفـه آفـرینش درفـراخـنای بـی کران هـستی و یـگانه راز جـاودانگی اوسـت درگذشت پدر گرامیتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت عرض نموده برایشان از درگاه خداوند متعال مغفرت ، برای شما و سایر بازماندگان صبر جمیل و اجر جزیل خواهانیم.

"از طرف محمد احسن خدامی و کلیه مشاوران و مهندسین گروه فنی و مهندسی پژوهش"
روح ا... آذین 12:45 پنجشنبه 27 مرداد 1390
12
 روح ا... آذین
عرض تسلیت و همدردی
-----------
آن کس که مرا روح و روان بود، پدر بود

آن کس که مرا فخر زمان بود پدر بود

افسوس که رفت از سرم آن سایه رحمت

آن کس که برایم نگران بود، پدر بود

پدرم دیده به سویت نگران است هنوز

غم نادیدن تو بارگران است هنوز

آن قدر مهر و وفا بر همگان کردی تو

نام نیکت همه جا ورد زبان است هنوز

روح پاکت با امیرالمؤمنین محشور باد

خانه قبرت ز الطاف خدا پر نور باد

ای چراغ زندگانی ای پدر یادت بخیر

خاطرت در باغ فردوس برین مسرور باد
هیوا آتشبار 13:33 پنجشنبه 27 مرداد 1390
12
 هیوا آتشبار
این شعر کردی تقدیم به پدر بزرگوارتان. روحش شاد و یادش گرامی.

باوکی گه وره و شیرینم * یارمه تی ده ری ژینم
روناکی و تاجی سه رم * پشتیوانو سه روه رم
شه رته هه تاکو ماوم * سه ر له به ر پیت بساوم
محمد جهانمرد 15:57 پنجشنبه 27 مرداد 1390
8
 محمد جهانمرد
جهت شادی روح مرحوم جلالی اجماعا صلوات
صاحبه جلالی 17:25 پنجشنبه 27 مرداد 1390
9
 صاحبه جلالی
دوستان ممنون از لطفتون ، آقای آتشبار لطف کردین کاش معنی شعرتون رو هم می نوشتین
مهدی ناظمی 18:39 پنجشنبه 27 مرداد 1390
7
 مهدی ناظمی
عجیبه تابه حال این روزنوشت را ندیده بودم.
در این ایام ماه مبارک برای جمیع رفتگان به خصوص پدر خانم جلالی طلب آمرزش و مغفرت میکنم.
خداوند همه مارا بیامرزد...آمین
وحید رفیعیان 21:08 پنجشنبه 27 مرداد 1390
9
 وحید رفیعیان
به یاد همه عزیزانی که در کنارمان بودن و قدر لحظات در کنار آنها را ندانستیم و الان آرزوی یک لحظه دیدنشان را میکنیم
نازنین بهشتی 15:25 شنبه 29 مرداد 1390
11
 نازنین بهشتی
باعث افتخاره که توی جمع همسایتیهامون کسی مثل آقای آتشبار رو هم داریم که به کردی شعر میگن
بقول یکی از شخصیتهای سریال استاد شهریار، "چشمه ذوقتان جوشان باد" آقای آتشبار
هیوا آتشبار 19:10 شنبه 29 مرداد 1390
10
 هیوا آتشبار
خانم بهشتی ممنون، شرمنده کردید. سرسبز و خرم باشید.

خانم جلالی معنی شعر رو به فارسی واستون مینویسم

ای پدر خوب و نازنینم * ای که در زندگی یاری گر منی
ای نورچشم و تاج سرم * ای که همیشه پشتیبان منی
تا روزی که زنده ام * عزیز و سرور منی
مجتبی صدوق 20:02 شنبه 29 مرداد 1390
10
 مجتبی صدوق
سرکار خانم مهندس جلالی خدمت شما تسلیت عرض می کنم و برای شادی روح پدر بزرگوارتون و پدر خودم و تمام عزیزانی که از دستشون دادیم قرائت فاتحه داشتم .
محمدرضا افقری 09:53 یکشنبه 30 مرداد 1390
4
 محمدرضا افقری
خدا یش رحمت کنا د .
مرتضی ذبیحی 17:42 سه شنبه 15 شهریور 1390
5
 مرتضی ذبیحی
روحش شاد- صبوری برای شما
علی شمس 20:52 سه شنبه 15 شهریور 1390
4
 علی شمس
سلام
فقط دو خط از مطلب شما رو خوندم...
چون نتونستم بقیش رو بخونم...
ما را نیز در غم خودتون شریک بدونید.
خداوند تعالی ایشان را قرین رحمت خود گرداند.
شادی ارواح طیبه شهدای انقلاب اسلامی، امام، شهدای جنگ و درگذشتگان خودتون صلوات بفرستید.
م. مستاجران 23:38 شنبه 4 شهریور 1391
1
 م. مستاجران
آن چنان رفتی که گویی خواب می بینم هنوز قطره هــــای گــر یه را من آب مــی بینم هنـــــوز
دل به من گـــــــــوید که هجران تو را باور کنم من به دل گفتم خمــــــوش من خواب می بینم هنوز

برادر مرده را قدرش برادر کشته می داند!! بسیار متاثر شدم
چهارمین سالگرد مرحوم تسلیت باد .
ندا اسفندیاری 01:57 سه شنبه 7 شهریور 1391
0
 ندا اسفندیاری
تسلیت می گم عزیزم .خدا رحمتشون کنه.